مِن اَخلاقِ النبیاءِ التَّنَظُّفُ؛
پاکیزگى از اخلاق پیامبران است.
کافى (ط-الاسلامیه) ج 5، ص 567، ح 50
کادَ الحَلیمُ أَن یَکونَ نَبیّا؛
آدم بردبار به پیامبرى نزدیک است.
نهج الفصاحه ص603 - بحارالأنوار (ط-بیروت) ج 43 ، ص70 ، ح61
إِنَّ الانبیاءَ إِنَّما فَضَّلَهُمُ اللّه عَلى خَلقِهِ بِشِدَّةِ مُداراتِهِم لأَعداءِ دینِ اللّه وَحُسنِ تَقیَّتِهِم لأَجلِ إِخوانِهِم فِى اللّه ؛
خداوند از این رو پیامبران را بر دیگر مردمان برترى داد که با دشمنان دین خدا بسیار با مدارا رفتار مى کردند و براى حفظ برادران همکیش خود نیکو تقیه مى کردند.
بحارالأنوار(ط-بیروت) ج72، ص401، ح42
أَدِّبوا أولادَکُم عَلى ثلث خِصالٍ: حُبِّ نَبیِّکُم وَحُبِّ أَهلِ بَیتِهِ وَ قِراءَةِ القُرآنِ؛
فرزندان خود را به کسب سه خصلت تربیت کنید: دوستى پیامبرتان و دوستى خاندانش و قرائت قرآن.
مقدمه قاموس قرآن ص2
لَمْ یَبْعَثِ اللّهُ نَبیّا قَطُّ اِلاّ بِالْبِرِّ وَالْعَدْلِ؛
خداوند هیچ پیامبرى را جز به نیکى و عدالت بر نینگیخت.
مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل ، الخاتمه ج4 ، ص121 - بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 24، ص 292
... فَاِن قالَ قائِلٌ : فَلِمَ وَجَبَ عَلَیْهِمْ مَعْرِفَةُ الرُّسُلِ وَالاِقْرارُ بِهِم وَالاِذعانُ لَهُم بِالطّاعَةِ؟ قیلَ : لاِنـَّهُ لَمّا اَنْ لَمْ یَکُنْ فى خَلْقِهِمْ وَ قُواهُم ما یُکْمِلونَ بِهِ مَصالِحَهُم وَ کانَ الصّانِعُ
مُتَعالیا عَنْ اَنْ یُرى وَ کانَ ضَعْفُهُمْ وَ عَجْزُهُمْ عَنْ اِدْراکِهِ ظاهِرا ، لَمْ یَکُنْ بُدٌّ لَهُمْ مِنْ رَسولٍ بَیْنَهُ وَ بَیْنَهُمْ مَعْصومٍ ، یُؤَدّى اِلَیْهِم اَمْرَهُ وَ نَهْیَهُ وَ اَدَبَهُ ، و یَقِفُهُمْ عَلى ما یَکونُ بِهِ
اجْتِرارُ مَنافِعِهِمْ وَ مَضارِّهِم ؛
اگر کسى بگوید : چرا شناخت پیامبران و اعتراف به آنها و اقرار به (لزوم) اطاعت از آنان ، بر مردم واجب است؟ در پاسخ گفته شود : چون در وجود مردم و قواى آنان ، چیزى
نیست که با آن ، مصالحشان را کامل سازند و آفریدگار نیز برتر از آن است که دیده شود ، سستى و ناتوانى آنان از ادراک او آشکار است ، پس چاره اى جز این نیست که
میان خداوند و مردم ، پیام آورى معصوم باشد که اوامر و نواهى و ادب (و آموزههاى) او را به ایشان برساند و آنها را به آنچه مایه سود و زیانشان است ، آگاه سازد.
عیون اخبار الرضا ج2 ، ص100
اِنّا اُمِرْنا مَعاشِرَ الاَنْبیاءِ بِمُداراةِ النّاسِ، کَما اُمِرْنا بِاِقامَةِ الفَرائِضِ؛
ما پیامبران، همانگونه که به برپا داشتن واجبات مأمور شدهایم، به مدارا کردن با مردم نیز مأمور شدهایم.
کافی (ط-دارالحدیث) ج3،ص 304 - امالى (طوسى) ص 521
مَا کَلَّمَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله اَلْعِبادَ بِکُنْهِ عَقْلِهِ قَطُّ، قَالَ رَسُولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله : اِنّا مَعاشِرَ الاَنْبیاءِ اُمِرْنا اَنْ نُـکَلِّمَ النّاسَ عَلى قَدْرِ عُقولِهِمْ ؛
رسول خدا صلىاللهعلیهوآله هرگز با مردم به اندازه عقل خود سخن نگفتند و فرمودند: ما پیامبران مأموریم که با مردم به اندازه عقل و فهمشان سخن بگوییم.
تحف العقول ص 37 - کافى (ط-الاسلامیه) ج8 ، ص268 و ج 1 ، ص 23
خَمْسٌ مِنْ سُنَنِ الْمُرْسَلینَ: اَلْحَیاءُ وَ الْحِلْمُ وَ الْحِجامَةُ وَ السِّواکُ وَ التَّعَطُّرُ؛
پنج چیز از سنت پیغمبران است: حیا، بردبارى، حجامت کردن، و مسواک و عطر زدن.
نهج الفصاحه ، ص462 ، ح 1463
اَکْرَمُ اَخلاقِ النَّبیّینَ وَ الصِّدّیقینَ وَ الشُهَداءِ وَ الصّالِحینَ التَّزاوُرُ فِى اللّهِ؛
بزرگوارانه ترین اخلاق پیامبران، صدیقین (انسانهاى راستین) شهدا و صالحین، دیدار یکدیگر براى خداست.
مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل ج16 ، ص239 ، ح 19723 - دعائم الاسلام، ج 2، ص 106
اِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ لَمْ یَبْعَثْ نَبیّا اِلاّ بِصِدْقِ الْحَدیثِ وَ اَداءِ الاَمانَةِ اِلَى الْبَرِّ وَ الْفاجِرِ؛
خداوند عزوجل هیچ پیامبرى را نفرستاد، مگر به راستگویى و برگرداندن امانت به نیکوکار و بدکار .
وسایل الشیعه ج19 ، ص73 - کافى(ط-الاسلامیه) ج 2، ص 104
برچسب ها: اقامه نماز در ماه رمضان به امامت رهبر معظم انقلاب، اقامه نماز در ماه رمضان به امامت رهبر، اقامه نماز در ماه رمضان به امامت رهبری، اقامه نماز در ماه رمضان به امامت امام خامنه ای، امام خامنه ای، امام سید علی حسینی خامنه ای، امام سید علی خامنه ای، امام خامنه ای، آیت الله العظمی خامنه ای، آیت الله خامنه ای، آیت الله العظمی سید علی خامنه ای، حضرت آقا، آیت الله سید علی خامنه ای، حضرت امام خامنه ای، حضرت آیت الله خامنه ای، حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، امام خامنه ای، امام سید علی حسینی خامنه ای، امام سید علی خامنه ای، امام سید علی خامنه ای، آیت الله العظمی خامنه ای، آیت الله خامنه ای، آیت الله العظمی سید علی خامنه ای، حضرت آقا، آیت الله سید علی خامنه ای، حضرت امام خامنه ای، حضرت آیت الله خامنه ای، حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، ایت الله خامنه ای، ایت الله سید علی خامنه ای، ایت الله العظمی سید علی خامنه ای، ایت الله العظمی خامنه ای، رهبر معظم انقلاب، مقام معظم رهبری، رهبر ایران، امام امت،
الاغ های جنگ جو!
در سنگر مسئولین یکی از تیپ ها صدا به صدا نمی رسید. هر کس چیزی می گفت و می خواست طرف صحبتش را متقاعد کند. اما مگر می شد؟ ساز خودش را می زد و میخواست حرفش را به کرسی بنشاند:
- باید زودتر از اینجا حمله کنیم!
- چه می گویی با کدام نیرو و مهمات؟
- بهتر نیست عقب نشینی کنیم؟ زمین می دهیم زمان می گیریم.
- تو هم که حرف های بنی صدر را می زنی. نکند راست راستی باورت شده که او از جنگ سر در می آورد و برای خودش کسی است؟
- پس چه کنیم؟ وایسیم عراقی ها بیایند برایمان نقشه و طرح عملیات بریزند؟
هیچکس عقلش به جایی قد نمی داد. خبر رسیده بود که عراقی ها قصد دارند از یک محور حمله کنند و این قضیه جدی است. آن زمان بنی صدر هم رئیس جمهور و هم فرمانده کل قوا بود و از تصدیق سر نامبارک او ایرانی ها فقط شکست خورده بودند. حالا که بسیجی ها پا جلو گذاشته بودند و کم کم جنگ داشت به سود ایران ورق می خورد، این خبر آمده بود. آخر سر جوانی که تا آن زمان ساکت بود گفت: « اگر اجازه بدهید من راه حلی دارم!» یک هو همه ساکت شدند و نگاه ها به او دوخته شد. جوان گفت: «درست است که ما نیرو و مهمات زیادی نداریم. اما مین های ضد تانک زیادی داریم که از عراقی ها غنیمت گرفته ایم. سر راه تانک هایشان مین کار میگذاریم و پیش روی شان را سد می کنیم تا ان شاءالله نیروی کمکی برسد.» به به و چه چه بلند شد و جوان مأمور شد تا با نیروهای تخریبچی کارش را شروع کند. صفر نیم نگاهی به الاغ ها کرد و گفت: «اگر توان بردن ده ها مین را دارای بسم الله.» صفر گفت: «من نوکر خودت و الاغت هم هستم!» دور و بریها خندیدند. اکبر و نیروهایش در نیمه های شب افسار الاغ های حامل مین را گرفتند و راه افتادند.
بسم الله الرحمن الرحیم
بنده برای نقد این فیلم، تنها مطالبی را که برای من اهمیت خاصی دارند، عرض می کنم و الا سخن فراوان است.
یکی از نکات آن است که بیننده در ده دقیقه اول فیلم، به یک زندانی که دزد است و شاید دزد مسلح هم باشد علاقمند می شود و با او ابراز همدردی می کند، بگذریم از این که شخص در نظام جمهوری اسلامی محکوم به حبس است. در ابتدای فیلم که هنوز موضوع اصلی به میان کشیده نشده است، یک زندانبان و سرباز، مورد مضحکه و مسخره قرار می گیرند و خط استهزاء نیروی انتظامی و ماموران زندان و مدیران جمهوری اسلامی در تمام این فیلم به شدت پر رنگتر از خط استهزاء روحانیت است. فیلم این موضوع را القا می کند که نیروی انتظامی و ماموران راهنمایی و رانندگی خادم مردم نیستند و حافظ منافع آخوندها هستند. بنابراین یکی از گروههایی که در این فیلم مورد استهزاء قرار می گیرد ماموران جمهوری اسلامی هستند.
به ویژه زندانبان که از او چهره ای مضحک، خلق نمی کند بلکه او را و نوع او را منفور قرار می دهد که بنده در اغراض سیاسی این کار تردید ندارم. سالهاست تلاش می شود مردم نسبت به زندان حساسیت خاصی پیدا کنند و زندانی را نه مجرم که اسیر بنامند و زندانبانان را نه مجری قانون که جانی و ظالم تلقی کنند و این هدف در این فیلم بسیار مهم دنبال شده است.
عناوین یادداشتهای وبلاگ